پایگاه اطلاع رسانی زرند و کوهبنان

سردار شهید حسین آتش افروز (فرمانده واحد اطلاعات لشگر 41 ثارالله)

ولادت: روستای افزاد                 

شهادت- 1364 : عملیات والفجر8 -فاو

نام پدر:

****

زندگی نامه:

شهید حسین آتش افروز در روستای افزاد شهرستان کوهبنان پا به عرصه  گیتی گذاشت. تحصیلات خود را در سطح دیپلم در رشته اقتصاد در شهر کرمان به پایان رساند. وقتی مبارزات مردم ایران بر علیه شاه آغاز شد، او از پیشگامان مبارزه بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، به عضویت کمیته ه ای دفاع و حفاظت از انقلاب درآمد و با از جان گذشتگی در راه تثبیت انقلاب اسلامی زحمات بیدریغی متحمل شد.

شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان رهبر کبیر انقلاب موقعیت مناسبی بود تا با پیوستن به آن، قابلیتهای بی شمارش را ارایه دهد. جنگ تحمیلی که شروع شد او بی هیچ تردیدی به خیل رزمندگان دفاع از میهن و انقلاب ملحق شد و در جبهه حضوری مستمر و تاثیرگذار داشت. او فرمانده واحد اطلاعات لشگر 41 ثارالله بود. این سردار شهید در سال 1364 در عملیات والفجر 8 منطقه فاو مورد حمله شیمیایی دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

آرامگاه این سردار ملی در گلزار شهدای شهرستان کرمان قرار دارد. از این شهید عزیز دو فرزند به نامهای محمد سلیم و سلمه به یادگار مانده است.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

****

وصیت نامه:
بسمه تعالی
حمد و سپاس خدا را که کند آنچه خواهد و نکند آنچه دیگران بخواهند.
دنیا برای هیچکس پایدار نمی ماند مگر آنکه بقای حقیقی را دریابند. بندگان و عزیزان پرده عصمت خدا را ندریده و به این نعمت بسیار شکر گذارید که خدا اگر ما را رسوا کند دیگر چنین عزیز و گرامی نیستیم .
از خدا شرم می کنم بگویم(الهم انی اعوذ بک من خسر الدنیا و عذاب الآخره) خدایا گر دست رد بر سینه ام نهی پس بر کدام در بایستم و صاحب کدام خانه را بخوانم ای کسانیکه در درگاهش قرب و منزلت دارید به هنگامیکه به نماز می ایستید و دست به قنوت بلند می کنید و زمانیکه مانند لبهای تشنه حسین روزه هستید این بنده ذلیل و حقیر را یاد کنید.
همسر عزیز و خوبم نه تنها برایم همسر که مانند یک مادر بودی وقتی که تو را مصیبتی برسد به خدا پناه ببر و ناله نکن که چرا او را گرفتی؛ خواست خدا بود و همه باید بر این خواست بدیده منت گردن نهیم .نمیگویم گریه نکن، اما متذکرت میسازم که چنین باشد که این سزاوار و پسندیده تر است و عاقبت بخیری نماز و روزه هایت قبول افتد انشاء ا… .
اما بیشتر به مستحبات بپرداز که دل را صیقل می دهد و باعث روشنی گردد. گنهکار را چه رسد به اینکه پند و نصیحت کند، مرا چه به وصیت کردن اگر نبود اینکه نا امیدی از درگاه حضرت حق تعالی از گناهان کبیره شاید هرگز چیزی نمینوشتم .خدایا تو بر ظاهر و پنهان آشکار و آگاهی و میدانی این بنده حقیردر منجلابی از گناه غوطه ور است. خدایا با اینکه دست گدایی بسویت دراز کرده و از این بنده حقیر که عمری بندگی شیطان نموده است از درگاهت تقاضای عفو و بخشش دارد. ای بندگان خدا و حال می بینید در این لحظه آن دستی که در راه خدا بسته و گوشیکه ندا و صدای دلنواز خدا را نشنید به دنبال هوا و هوس و لهب و لعب رفت چگونه از کار افتاده اند. عزیزان امروز بنگرید که دیگر هیچگونه حرکتی ندارند میخواهم بگویم که از این دنیا درس بگیرند و از این مرگ و میرها عبرت آورید که خدا هرگز کار بیهوده نمیکند. امروز ندای خداست که همه را به سوی اسلام می خواند و به دفاع از اسلام دعوت می کند قبل از اینکه بدانند مرده ای اعضاء و جوارتان از کار می افتد و قبل از اینکه بگویند ای کاش من خاک می بودم این ندای آنها را لبیک گوئید و جبهه ها را پر کنید. جبهه ها دروازه های بهشتند طالبین آن مشتاقین و عاشقان لقاء ا… به دیدار دوست بشتابید که فردا دیر است و هرچه می توانید از این دانشگاه علم و عمل بهره گیرید که این توشه و ذخیره بسیار نیکوست زیرا واجبات اموری هستند لازم به آنچه آدمی را به سعادت میرسانند همین انجام مستحبات و خودداری از مکروهات است.
همسرگرامی ام:
اگر چند صباحی بیش زندگی با تو بطول نیانجامید اما بحق باید گفت که تو همسری نیک برایم بودی، جز دعای اجر و مزد کاری از من بر نمی آید که خدا عاقبت بخیرت نماید. این 2 گل نشکفته نزدت امانت دارم آنچه آرزو دارم در تربیت صحیح و اسلامی آنها سعی نمایی که دنیا در دست شما مادران است. با تربیت دنیا مودب میشود.
به آنها بگو پدرتان برای اسلام و قرآن بود که به جبهه رفت. ا نشاءا… از امانتها خوب پاسداری کن و آنها را خوب تربیت کن و هرگاه خدا امانتها را خواست تحویل بده.
سلام بر مادر عزیز و گرامیم که با شیر پاکش مرا پروراند و برای رضای خدا و در راهش امانت را بها و برگرداند. مادر جان میدانم بجز رنج برایت کاری نکرده ام و نتوانستم و هرگز قادر نبودم محبتهای شما را جبران و قدردانی نمایم. خدا را شکر بسیار بگذار که فرزندت را به این راه مقدس دادی و این یکی از بزرگترین نعمات بود که نصیب شما گردید، خدا از شما قبول کند انشاءا…
برادر جان، آنچه که اهمیت دارد هدف است. هدف هرچه مقدستر باشد و عزیزتر باید عزیزترینها را و عزیزترین چیزها را برایش فدا کرد و امروز چیزی بالاتر از حفظ اسلام و گردن نهادن به ندای رهبر چیزی نیست. من درباره شما آنطوریکه میبایست باشم نبودم من به شما(مادر و برادر) بسیار مدیونم و از عهده این دیون هرگز بر نمیایم جز اینکه شما از دیون خودتان بگذرید. کفیل اینجانب همسرم می باشد. والسلام 2اسفند1363 حسین آتش افروز