پایگاه اطلاع رسانی زرند و کوهبنان

زندگينامه شهيد :

نام و نام خانوادگي: اكبر آرين

نام پدر: غلامحسين         

  تاريخ تولد: 15/10/42 

محل تولد: بهاءآباد(زرند)                            

تاریخ شهادت : 28/8/1359  

محل شهادت : مسجد خرمشهر

شهيد،از طلوع تا عروج  :

ايشان در يك خانواده متدين و مذهبي و مستضعف به دنيا آمد .ايشان دوران ابتدایی خود را به سختي در همان روستا سپری کرد و براي تحصيل در دوره راهنمايي مجبور بود به شهرستان زرند و بعضي از روستاهاي اطراف برود . وی تا سوم راهنمايي درس را ادامه داد و بعد تصميم گرفت که به قم رفته و درس حوزوی بخواند و لذا در سال 1357 به قم رفته و درس طلبگي را شروع كرد . ايشان در اوقات فراغت به كار كشاورزي مي پرداخت و در ضمن درس مي خواند و مطالعه مي كرد .

ویژگی های شهید :

نسبت به گناهی كه مي ديد ، برخورد مي كردند . هيچ زماني از پدر و مادر درخواستي نمي كرد و به رضايت والدين مخصوصا پدر در كارها اهميت مي داد، ايشان اهل نماز جماعت بود و در دوران طفوليت نماز و روزه را ترك نمي كرد . انسان با ظرفيت و در عين حال بسيار شوخ طبع بود، روي بيت المال حساس بود و بسيار صرفه جویی می کرد.

در برگزاري كلاسهاي قرآني نقش زيادي ايفا مي كردند، ايشان در روستاي محل زندگي خود ، براي مردم كتابخانه اي احداث كرد . يكي از خدمات ارزرنده ايشان سركوبي منافقين از طريق بحث و مناظره بود.

ايشان قبل از انقلاب در تظاهرات شركت و اعلاميه هاي امام را پخش مي كرد، ايشان علاقه شديد به امام خميني ره داشت وبعد از انقلاب در سال 1359 در اولين تهاجم عراق به ايران با 150 نفر از طلاب در نبرد حق برضّد باطل شركت كرد . ايشان 50 روز در جبهه بود ، در خط مقدم جبهه با مسئوليت تبليغ رزمي و تداركات فعاليت مي كرد و سرانجام در خرمشهر هنگامي كه مسجد محاصره شد، در حال جنگ با دشمن به درجه رفيع شهادت رسيد.

خاطراتی دربارۀ شهید از زبان دیگران:

 پدر شهید می گوید : ما خانواده اي مستضعف بوديم ، ولی با تولد ايشان از نظر مالي تغييراتي ايجاد شد. ايشان از كودكي علاقه به خواندن  و نوشتن داشت و بسيار درس خوان بود در مدت عمرش خطايي انجام نداد، براي روستائيان در نوجواني كتابخانه اي احداث كرد كه از تهران برايش كتاب مي فرستادند، در كارهاي كشاورزي به من كمك مي كرد، در كنار درس خواندن به پخش نامه ها و اعلاميه ها و نوارهاي امام مي پرداخت، همه از اخلاق و رفتار او راضي بودند، كلاس قرآن مي گذاشت و خودش جايزه اي براي شاگردان مي خريد ، ولي براي اينكه آنها متوجه نشوند مهر جهاد را بر روي كتابها مي زد، آن زمان نماز جمعه نبود ، ولي در نماز جماعت شركت مي كرد . ايشان علاقه شديد به جبهه و جنگ داشت و قرار بود به همراه 150 نفر از طلاب عازم شود ، اما چون معمم نبود، اجازه اش نمي دادند ، تا اينكه لباسي را جور كرد و به جبهه رفت، ايشان آدم صرفه جويي بود و اگر يك كفش مي پوشيد تا مي توانست نهايت استفاده را از كفش مي كرد.

 یکی از دوستان می گوید : ايشان بسيار اهل مطالعه و درس و اهل مناظره بود و زباني روان داشت، مخصوصا با مخالفين انقلاب برخورد مي كرد ، نسبت به گناهی كه مي ديد برخورد مي كرد،ايشان بسيار شوخ و خنده رو بود، ايشان شخصيتي مذهبي از همان دوران كودكي داشت و چنين نبود كه بگوئيم با رفتن به حوزه و جنگ مذهبي شد . اعتقاد به امام و علاقه زيادي به انقلاب داشت .علي رغم جثه كوچك خود خيلي در جبهه فعاليت مي كرد . با نماز و روزه مأنوس بود، اهل ورزش و مخصوصا فوتبال بود . در جنگ ابتدا ايشان را به  محل تدارکات درسوسنگرد اعزام كردند ، ولي ايشان گفت: من آمده ام بجنگم و بايد به خرمشهر بروم و سرانجام با اصرار به خرمشهر اعزام شد. نترس بودن او هنگام حمله دشمن و خونسردي ايشان براي همه تعجب آور بود، هيچ گاه از كسي بدش نمي آمد و به خاطرهمان اخلاق خوب مورد علاقه همه بود . زماني كه خبر بدي به ايشان مي رسيد يا با مشكلي مواجه مي شد، عادی برخورد مي كرد و خونسرد بود.

اگر مي خواست عمل مستحبي انجام دهد، طوري عمل مي كرد كه كسي متوجه نشود، يكي از دوستانش مي گفت: در زندگي از كسي زياد خوشم نمي آمد ،  ولي شهيد آبرين براي من و ديگران مخصوصا به خاطر نترس بودنش ، اسوه و الگو بود.

بخشی از وصیت نامه شهید :

بسم الله الرحمن الرحيم

پس از تقديم عرض سلام خدمت پدر و مادر گرامي ام و خواهر و برادران عزيزم و دوستان و آشنايان مهربانم، اميدوارم كه سلام گرم و صميمانه مرا از ميدان نبرد حق و باطل بپذيريد، باري ، پدر و مادر مهربانم ، اميدوارم كه هيچ گونه ناراحتي از اينكه من به جبهه جنگ خوزستان رفته ام نداشته باشيد و اميدوارم كه شما در برقراري حكومت جمهوري اسلامي به رهبري امام عزيز خميني بت شكن همكاري فراواني داشته باشيد«و ان تنصروالله ينصركم» و هميشه بچه هاي خود را طوري تربيت كنيد كه با باطل بجنگند.

از مسئولين مي خواهم در خط امام باشيد و گوش به فرمان امام باشيد، صحبت امام را صحبت نائب امام زمان (عج) بدانيد.

پيامبر اكرم (ص) فرموده است: «انما اعمال بالنيّات» خدا اعمال را با نيت قبول مي كند، اگر قصد و نيت شما براي خدا باشد، شهيدي ، ولی اگر رفتي جبهه براي خدا نجنگي اگر گلوله بخوري شهيد نيستي.

آرزو دارم اسم من جز اولين كساني باشد كه شهيد مي شوند.

عروج :

سرانجام این دلدادۀ کوی حق در سال 1359 به آرزوی دیرین خود که همانا شهادت در راه خدا بود ، نائل گردید .

سلام بر او و همۀ شهیدان راه حق باد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *